English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6453 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
detection U بازیابی بازرسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fetched U بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch U بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetches U بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
inspector general U بازرسی بازرسی کل ارتش
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
inspection U بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
retrieval U بازیابی
salvaging U بازیابی
recovery U بازیابی
salvages U بازیابی
salvaged U بازیابی
salvage U بازیابی
recoveries U بازیابی
ir U بازیابی اطلاعات
at the expense of recovery U در هزینه های بازیابی
retrieval code U رمز بازیابی
false retrieval U بازیابی کاذب
document retrieval U بازیابی سند
recovery procedures U روشهای بازیابی
gas recovery U بازیابی بنزین
grease trap U بازیابی چربی
information retrieval U بازیابی اطلاعات
message retrieval U بازیابی پیام
nickel recovery U بازیابی نیکل
pull instruction U دستورالعمل بازیابی
energy regeneration U بازیابی انرژی
retrieved U بازیابی کردن
retrieve U بازیابی کردن
retrieves U بازیابی کردن
acid reclaim U بازیابی اسید
data retrieval U بازیابی داده ها
pop instruction U دستورالعمل بازیابی از پشته
salvage group U گروه بازیابی وسایل
acid recovery plant U کارگاه بازیابی اسید
pull U بازیابی داده از پشته
pulls U بازیابی داده از پشته
sulfur recovery unit U واحد بازیابی گوگرد
recover U بهبود یافتن بازیابی
acid restoring plant U کارگاه بازیابی اسید
recovers U بهبود یافتن بازیابی
bibliographic retrieval service U سرویس بازیابی کتابشناسی
recovering U بهبود یافتن بازیابی
information retrieval system U سیستم بازیابی اطلاعات
information and storage and retrieval U ذخیره و بازیابی اطلاعات
controls U بازرسی
control U بازرسی
check U بازرسی شد
inquiries U بازرسی
controlling U بازرسی
examination U بازرسی
inspecting U بازرسی
examinations U بازرسی
inspection U بازرسی
visits U بازرسی
visited U بازرسی
visit U بازرسی
examines U بازرسی
examen U بازرسی
checked U بازرسی شد
checks U بازرسی شد
inspects U بازرسی
inspectorship U بازرسی
controllership U بازرسی
cross examination U بازرسی
perambulation U بازرسی
examine U بازرسی
examined U بازرسی
inspect U بازرسی
inquiry U بازرسی
examining U بازرسی
audited U بازرسی
auditing U بازرسی
surveys U بازرسی
surveyed U بازرسی
audit U بازرسی
visitations U بازرسی
visitation U بازرسی
survey U بازرسی
audits U بازرسی
inspected U بازرسی
second wind U بازیابی وضع عادی تنفس
to recover a body from the wreckage U بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
information storage and retrieval U بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
checkup U بازرسی کلی
inspects U تحقیق بازرسی
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
check point U نقطه بازرسی
inspecting U تحقیق بازرسی
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
inspects U بازرسی کردن
board of inspection and survey U سازمان بازرسی
examining U بازرسی کردن
certificate of survey U گواهی بازرسی
unverified <adj.> U بازرسی نشده
identity check U بازرسی شناسنامه
identity control U بازرسی شناسنامه
examination U بازرسی معاینه
cargo checking U بازرسی بار
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
to rummage U بازرسی کردن
to browse through U بازرسی کردن
manholes U اطاقک بازرسی
manhole U اطاقک بازرسی
probes U میله بازرسی
examine U بازرسی کردن
certificate of inspection U گواهی بازرسی
examinations U بازرسی معاینه
examined U بازرسی کردن
untested <adj.> U بازرسی نشده
examines U بازرسی کردن
probe U میله بازرسی
probed U میله بازرسی
to search after U بازرسی کردن
searchingly U بازرسی کردن
jerque U بازرسی کشتی
searched U بازرسی کردن
check U بازرسی کردن
searcher warrant U اجازه بازرسی
searched U تکاپو بازرسی
checked U بازرسی کردن
survey report U گزارش بازرسی
inspecting U بازرسی کردن
checks U بازرسی کردن
to look over U بازرسی کردن
audit U بازرسی رسیدگی
magnetic inspection U بازرسی مغناطیسی
right of visit U حق بازرسی و تفتیش
scrutineer U بازرسی فنی
searchingly U تکاپو بازرسی
seach U بازرسی کردن
inspected U تحقیق بازرسی
audits U بازرسی رسیدگی
searches U بازرسی کردن
searches U تکاپو بازرسی
auditing U بازرسی رسیدگی
audited U بازرسی رسیدگی
inspection U بازرسی و بازبینی
survey U بازرسی کردن
for [your/our] inspection U برای بازرسی
inquiry documents U اسناد بازرسی
control U بازرسی کردن
committee of inquiry U کمیته بازرسی
controlling U بازرسی کردن
investigating committee U کمیته بازرسی
martitime survey U بازرسی دریائی
look over something <idiom> U بازرسی کردن
search U بازرسی کردن
inspected U بازرسی کردن
search U تکاپو بازرسی
inspect U تحقیق بازرسی
surveys U بازرسی کردن
surveyed U بازرسی کردن
inspectional U مربوط به بازرسی
inspection certificate U گواهی بازرسی
inspect U بازرسی کردن
vidimus U بازرسی حساب
controls U بازرسی کردن
backward U بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
recoveries U بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
high fidelity music reproducing system U سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
mass storage U ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
immediate U عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود.
read U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
reads U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
maps U بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
map U بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
recovery U بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
operand U عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
check U امتحان کردن بازرسی
non destructive inspection U بازرسی غیر مخرب
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
privateer U فرمانده کشتی بازرسی
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
scrutineering U بازرسی فنی قایق
to pick over U بازرسی کردن و برگزیدن
checked U امتحان کردن بازرسی
checks U امتحان کردن بازرسی
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
check sweeping U بازرسی مین روبی
cleared without examination U ترخیص بدون بازرسی
contractor inspection system U سیستم بازرسی پیمانها
controllable U قابل ممیزی یا بازرسی
cwe U ترخیص بدون بازرسی
domiciliary visit U بازرسی خانه شخص
controls U بازرسی نظارت جلوگیری
controlling U بازرسی نظارت جلوگیری
control U بازرسی نظارت جلوگیری
he was appointed to inspect it U مامور شد ان را بازرسی کند
search warrants U حکم بازرسی و ورود
search warrant U حکم بازرسی و ورود
input control unit U واحد بازرسی ورودی
inspective U وابسته به تفتیش و بازرسی
Recent search history Forum search
0topically
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com